خدیجه قربانی سی سخت؛ محمدحسن کریمی
چکیده
در سایه پرداختن به نظریات اصلی و شناخته شده در تاریخ، همواره بخشی از اندیشههای متفکران بزرگ مغفول مانده یا کمتر مورد توجه قرار گرفتهاند. گذر زمان و بروز مسائل نوین، ابعاد تازهای از این دست اندیشهها را آشکار میسازد. تراانسان بهعنوان یک جنبش علمی-فناورانه از جمله این مسائل است. صاحبنظران این جنبش مدعیاند تراانسانگرایی ...
بیشتر
در سایه پرداختن به نظریات اصلی و شناخته شده در تاریخ، همواره بخشی از اندیشههای متفکران بزرگ مغفول مانده یا کمتر مورد توجه قرار گرفتهاند. گذر زمان و بروز مسائل نوین، ابعاد تازهای از این دست اندیشهها را آشکار میسازد. تراانسان بهعنوان یک جنبش علمی-فناورانه از جمله این مسائل است. صاحبنظران این جنبش مدعیاند تراانسانگرایی دارای ریشههای عمیق تاریخی-فلسفی است، و بیش از هر چیز وجوه تاریخی تراانسانی را در دوران مدرنیسم و فلسفه جدید میجویند. در این مقاله در صددیم سیر تطور تراانسانگرایی در تاریخ علم و فلسفه از سده هفدهم تا بیستم را مورد بررسی قرار دهیم. نتایج پژوهش نشان میدهد که در تاریخ اندیشمندان متعددی بودهاند که اعتقاد راسخ به ارتقاء انسان از طریق فناوری داشتهاند و آن را با اندیشههای علمی- فلسفی خویش در آمیختهاند. آنها باور داشتند که بسیاری از جنبههای طبیعت انسان، زیستشناسی، و فرهنگ را میتوان با استفاده از فناوری و نبوغ انسانی تغییر داد؛ تقویتشان کرد، و یا در نهایت بر آنان چیره شد. گرچه تراز علم و فناوری در آن زمان بهگونهای نبود که اجازه دهد طیف وسیعی از بلندپروازیهای تراانسانی خود را به بوته آزمایش بگذارند؛ اما طرح این بلندپروازیها، سیری تاریخی-فلسفی را ایجاد نمود که امروزه تراانسانگرایان در وجاهتبخشی به اندیشههای خود از آن بهره میبرند.